جدول جو
جدول جو

معنی فلک افروز - جستجوی لغت در جدول جو

فلک افروز(رَ / رِ خوا / خا)
روشن کننده آسمان. آسمان افروز:
صبح چراغ فلک افروز شد
کحلی شب قرمزی روز شد.
نظامی
لغت نامه دهخدا
فلک افروز
روشن کننده آسمان، آسمان افروز
تصویری از فلک افروز
تصویر فلک افروز
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گل افروز
تصویر گل افروز
(دخترانه)
فروزنده گل، مرکب از گل + افروز (افروزنده)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دل افروز
تصویر دل افروز
(دخترانه)
شاد و خرم، محبوب، معشوق، موجب شادی، موجب خوشی دل، از شخصیتهای شاهنامه، نام سرداری ایرانی درسپاه کیخسرو پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دل افروز
تصویر دل افروز
کسی یا چیزی که دل را شاد و روشن سازد، روشن کنندۀ دل
فرهنگ فارسی عمید
روشن کننده ملک. رونق و شکوه بخشندۀ مملکت:
همیشه شاد زی ای شهریار ملک افروز
ترا زمانه شده پیشکار و دولت رام.
مسعودسعد.
ز ملک و دین نمی نازند شاهان بلنداختر
که آمد شاه ملک افروز مهمان قوام الدین.
امیرمعزی (از آنندراج).
رای ملک افروز تو درماندگان را کارساز
دولت فیروز تو بیچارگان را دستگیر.
امیرمعزی (از آنندراج).
رای ملک افروز او را ماه تابان خادم است
دولت پیروز او را چرخ گردون چاکر است.
امیر معزی (دیوان چ اقبال ص 113).
فلک قدر ملک دیدار گردون فر دریادل
جهان آرای ملک افروز کشورگیر فرمان ران.
عمعق (دیوان چ نفیسی ص 190)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ملک افروز
تصویر ملک افروز
روشن کننده ملک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل افروز
تصویر دل افروز
دلشاد کننده، افروزنده دل، خرمی بخش
فرهنگ لغت هوشیار